سلام خوش اومدی عزیزم

کورش بزرگ

من آریایی ام . پیامبر من کورش بزرگ است. امامان من داریوش بزرگ،خشایار شا،مازیار،انوشیروان عادل، یزدگرد. امام زمان من کاوه اهنگر است. رو حانیون من فردوسی،مولوی ،حافظ،سعدی و ابن سینا. کتاب مقدس من شاهنامه است . اصول و فروع دین من لوح حقوق بشر کورش بزرگ است عاشورای من قادسیه است. شهدای من رستم فرخزاد و بابک خرم دین است. پرچم من درفش کاویانی است. بهشت من ازادی است. عید من مهرگان و نوروز است. محراب من دل است. دین من عشق و دانش است. ایمان من خرد است! من آریایی ام.

گاهی بی هوا دلم هوایش رامیکند...

هوای او...

اویی که هیچوقت هوایم رانداشت...

خدایا...

گفتی حق انتخاب دارم،ولی حالا...

انتخابم در آغوش دیگریست!!!

خوش آمدید

نظر بدهید

قبرستان دلها...

در شهر عشق قدم میزدم

گذرم افتاد به قبرستان قلب ها

خیلی تعجب کردم!!

تا چشم کار میکرد قبر بود!

پیش خود گفتم یعنی اینقدر قلب شکسته وجود دارد؟!

یکدفعه متوجه قلبی شدم که تازه خاک شده بود

جلو رفتم برگ های روی قبر را کنار زدم تا برایش دعا کنم.......

واااااااااای چه میدیدم؟؟؟!!!!!

باورم نمیشد........

ان قلب همان کسی هست که چند وقت پیش

                    قلب مرا شکسته بود

دل..

عجب موجود سخت جانی ست دل !

هزار بار تنگ میشود ، میشکند ، میسوزد ، میمیرد و باز هم برایت میتپد !

لم میخواهد...

همین که می خواهم باور کنم

همه ی روز هایی را که با تو در این خانه زندگی کرده ام

خواب بوده اند..

دکمه ی پیراهنت را پیدا می کنم! 

ذشت...

کدامین چشمه اب سمی شده است
که اب از اب می ترسد
و حتی ذهن ماهیگیر از قلاب می ترسد
گرفته دامن شب را سکوتی انچنان مبهم
که مژه از چشم و چشم از پلک و پلک از خواب میترسد.

در شهر بودم

دیدم

هر کس به دنبال چیزی می دود

یکی به دنبال پول

یکی به دنبال چهره دلکش

یکی به دنبال لحظه ای توجه چشمان هرزگرد

یکی به دنبال نان

یکی هم به به دنبال اتوبوسی !

اما دریغ

هیچکس دنبال خدا نبود !!!

^{این روزها من}

^{خدای سکوت شده ام}

^{خفقان گرفته ام تا}

^{آرامش اهالی دنیا}

^{خط خطی نشود...}

^{اینجا زمین است}

^{اینجا زمین است رسم آدمهایش عجیب است}

^{اینجا گم که میشوی}

^{بجای اینکه دنبالت بگردنن}

^{فراموشت میکندد.........}

پاییز تنها فصلیه که از همون اولین روزش خودشو نشون می ده!
    کاش همه انسانها مثل پاییز باشن تا از همون روز اول رنگ و روی اصلیشون رو نشون بدن

دوباره پاییز
    اما نه ((فصل خزان)) زرد!
    دوباره پاییز
    اما نه فصل اندوه و درد!
    دوباره پاییز
    فصل زیبای سادگی
    دوباره پاییز، موسم شدید دلدادگی . . .

تا عشق تو آمد در قلبم، تو رفتی ، تا آمدم بگویم نرو ،رفته بودی ، 

تا خواستم فراموشت کنم خودم را فراموش کردم

برتو کارلوس در تمرینات امروز رئال